ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
سلام.
با خودم قرار داشتم بعد از اولین روز کاری یعنی دوشنبه ، بیام بنویسم ولی نشد!
خوب روز دوشنبه که رفتم بعد از امضای قرار داد استخدامی ، رفتم به محل کار مربوط . مسئولم من رو برد پیش مدیرعامل و بهش معرفی کرد ما مستقیما زیر نظر مدیرعامل کار میکنیم و الان با من چهار نفریم و قراره یک نفر بهمون اضافه بشه. کارمون در مورد مخابرات و زیرساختهاست و من هیچی ازش سر در نمیارم. فعلا سیستم هم ندارم اتاقمون کوچیکه و این هفته رو کنار دست بچه ها نشستم و نگاه کردم که چی کار میکنن قراره که از این هفته بهم سیستم هم بدن. به نظرم کار سختی میاد! خوب منم که تا حالا کار نکردم و هیچ درکی از آی تی و تجهیزات مخابراتی ندارم! و یه کمی بیشتر از یک خورده داره بهم سخت میگذره.
روزام شده خاکستری مثل اون روزایی که تازه تو دوران راهنمایی دندونامو سیمی کرده بودم و به نظرم همه جا تاریک میومد.
============================================
-چرا انقدر هوا گرمه ؟؟؟
- این هفته فقط خوابیدم ، یعنی زندگیم شده: سرکار ، خواب . سرکار خواب ...
- داداش بزرگه خونه نمیاد، کاش میومد ...
- دلم میخواد برم مسافرت
- فیلمای ماه رمضونشونم خیلی چرته
- دم رامبد جوان و خندوانه گرم ، خدارو شکر عقلشون رسید قبل افطار پخشش کنن و گرنه نمیدونم این ساعات طولانی قبل افطار رو چطور باید میگذروندم.
{[در گوشی ]: کاش یه شوهر داشتم که بهم میگفت لازم نکرده بری سرکار! }