مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

همین الان یهویی تو مطب

دیگه از عنوان مشخصه الان کجام.  مطب خیلی شلوغه،  بیست نفر بی نوبت جلومن،  با نوبتا رو دیگه نمیدونم.  دکتر میخواد بره مسافرت. خوب شد اومدم.  انقدر اینجا درد و رنج هست که درد خودم یادت رفته.  


مراسم عروسی و پاتختی هم برگزار شد.  ان شاءالله همه دختر و پسرا خوشبخت بشن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد