ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
دیده ما چو به امید تو دریاست چرا
به تفرج گذری بر لب دریا نکنی
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
بچه های واحد پنج شنبه و شنبه رو مرخصی گرفتند، منم که یهو به خودم اومدم دیدم از غافله عقب موندم و دیگه باید بمونمو جور بقیه رو بکشم
همش فکر میکردم کاش میشد منم یه طوری بپیچونم و حداقل پنج شنبه رو نرم... تا پریشب که توی تلگرام اتفاقی یه تبلیغ دیدم در مورد سمینار..کی؟ پنج شنبه. یهو یه فکری زد به سرم.. سریع تبلیغ رو فرستادم برای سرپرست و نوشتم که من واقعا دلم میخواد این سمینار رو شرکت کنم .. کاش راهی بود و یک عالمه از این شکلکا .
البته الکی، که به هوای سمینار نرم شرکت. چند ساعت بعد در حالیکه خوشحال و خندان بودم و به خودم می بالیدم به خاطر فکر زیرکانه ام.. تلگراممو چک کردم و در جا خشکم زد!
توی گروه واحد مون، سرپرست عزیز، همون تبلیغ سمیناری که من فرستاده بودم رو فرستاده بود و گفته بود تصمیم داره از بچه های واحد هر کی داوطلبه با من بفرسته سمینار و سریع هم دو نفر داوطلب شدند.
بله این چنین است که میگن دست بالای دست بسیار است... هیچی دیگه حالا فردا باید یه سمینار شرکت کنم، بالطبع از سرویس رفت و آمد هم خبری نیست و واقعا دیگه
جالب بود. (آیکون خنده های شیطانی)
گیل پیشی جان جالب رو در مورد داستان به کار میبرنا.. این متاسفانه واقعا اتفاق افتاد
بگی چه بدشانس بهتره
سمینار خوش گذشت؟
شاید باورت نشه اما خوب بود
یکم عاقلانه حرف بزنیم.
منم جای تو بودم همینطوری فکر میکردم.
ولی ینظر متفاوت داشته باشیم خوبه.
آدما از زیاد کار کردن دل خوشی ندارنِ
ولی اگه فکرت باز باشه و کارتو تکراری انجامش ندی بهتره.
این وسط آدم از اون آدمی که هی آدمو مجاب به کار میکنه خوشم نمیاد.
انگار تنبلی بخشی از خلقت ما هست و اگه نباشه خلقت ما کامل نمیشه.
تکراری انجام ندادن یه کار تکراری خیلی سخته.. چند روز میشه نو آوری کرد.. یه روز؟ در روز؟ عاقبت بازم میرسی به تکرار.
خداروشکر. از توفیقات اجباری بوده پس.
آره واقعا