ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
دارم به همهچی فکر میکنم. به روز جراحی، به بعد از جراحی، به مرخصی استعلاجی، به بچهدار شدن، به بیمارستان، به هزینهسنگین، به دوران درد و نقاهت، به موفقیت یا شکست، به تنهایی و مبارزه بعدش، به اشکهام تو تنهایی، به دوستام،به آدمها، به حس ترحم...
به بهوش نیومدن، به بعد خودم...
به آخرین کلمات...
به آخرین کلمات...
سلام مرموز جان. خوبی؟
چرا واضح ننوشتی؟ داری مادر میشی؟ جراحی برای چی؟ بچه دار شدن نوشتی.
اگه برای کیستی که میگفتی، با مصرف منظم داروهای گیاهی حل میشه، نرو جراحی، جراح فقط پول مبخواد براش بمونه
سلام گیل. تو ذهنم فقط کلماته.
کیست معمولی نیست که خوب بشه با داروهای گیاهی و شیمیایی.. دو سال هر کاری میتونستم کردم که خوب بشه.. دیگه یه کیست ۱۰ سانتی آندومتریوز رو نمی تونم تو شکمم نگه دارم و یه سری چیزهای دیگه هم پیش اومده که نمیتونم جزییات بگم.
از مادر شدن نوشتم چون ممکنه هیچ وقت تو زندگیم مادر نشم البته که هنوز اصل کاری هم نیست.
چاره ای جز جراحی ندارم تمام شکم و روده هام داره درگیر میشه.. جراحی سنگینی خواهم داشت و دوره نقاهت سخت...
سخت محتاج دعاییم
مرموز جان، با تمام وجود دعا میکنم که مشکلی پیش نیاد.
نگران نباش، انشاءالله خیلی آسون پشتسر میذاری این بیماری رو. بعضی دکترها الکی بزرگش میکنن.
از حالت بیخبر نذار.
چشم دوستم
سلام دوستم. خوبی؟ در چه حالی؟
سلام. خوبم
سلام دوستم، جراحی انجام شد؟ چطور بود؟ مرخص شدی؟
سلام عزیزم. نه هنوز