مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

من میتونم؟

منتظریم تو ماشین، مامان رفته نون بخره و بقیه پول نانوایی رو بده، بیشتر نیتش همین دومیست.

داداش کوچیکه الان ماشین خواست ندادم بهش، یادمه یه زمانی تو همین وبلاگ وقتی پدر و برادر داشتن سر ماشین دعوا میکردن نوشتم اگه من ماشین داشتم میدادم بهش... 

خدا نشسته ببینه چی میگیم بزاره تو کاسمون پس خیلی باید مراقب حرف ها و قضاوتامون باشیم.


دلم میخواد یه کارایی بکنم مثلا یه چیزایی رو بندازم از مغزم بیرون یعنی میتونم؟

گذشته

حسرت میخورم وقتی بعضیا میگن از هیچ کاری تو گذشته شون پشیمون نیستن و اگه دوباره به دنیا بیان دوباره همینطوری زندگی میکنن.

نمیدونم چی شده که این حرفا اومده تو ذهنم، اینجا جای خوبیه برای خالی کردنش.


من پشیمونم از خیلی کارها که کردم و از خیلی کارها که نکردم حتا از خیلی از کارهایی که الانم میکنم پشیمونم.

از خیلی از کارها الان نمیکنم هم پشیمونم.

میدونی چی خیلی دردناکه؟ اینکه از صبح تا شب با کلی رویاهای مزخرف سر میکنم. هر کاری میکنم این ذهن وامونده رو متوقف کنم نمیشه.

گاهی دوست دارم یک اسلحه داشتم و مستقیم مغزمو نشونه میگرفتم. انقدر فکر میکنم به چیزهایی که یک درصدم ارزش نداره همه چی برام عین خوابه.

معتاد این نشخوارهای ذهنیم که با گوش دادن به موسیقی بیشتر میشه من میتونم بدون کشیدن مواد برم توخلصه! 

یک اهنگ رو میزارم رو تکرار بعد هندزفری رو میزارم تو گوشم و شروع میکنم تو ذهنم داستان سازی... یه وقت به خودم میام میبینم دو ساعت گذشته، آهنگ n بار پلی شده... من حتا یک کلمه از اون شعر رو نمیدونم حتا یادم نمیاد به چی فکر میکردم این وسط فقط زمان بوده که گذشته...


خستم.. میترسم... ترس و یه اضطرابی که تموم نمیشه

......................


امروز رفتم دکتر گفت گلوم، گوشم و غدد لنفاویم عفونت کرده

امروز فقط همین

الکی :))

سلاااااااام. سال نو مبارک:))

خوبید؟ من خوبم خدا رو شکر :))


لب تر کن من میمیرم باز از تو جوون میگیرم لب تر کن شاید زیروشد تقدیرم :)) اهنگ احسان خواجه امیریه از دیشب ناناستاپ دارم گوش میدم.


باید بشینم یه چندتا تصمیم درست حسابی برای ۹۸ بگیریم نمیشه اینطوری :))

هی میخندم الکی اینطوری :)) 


داشتم فکر میکردم حذف کنم اینجارو.. میترسم لووووو بره آبرو نمونه برام :))