مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

یا علی

میخوام یه یا علی بگم ... یه یا علی محکم ، بلند ، جون دار  

 

یه یا علی که پشتش تلاش باشه 

 

این که من هر روز احساس بدی داشته باشم با استرس بیدار شم تپش قلب داشته باشم هیچ مشکلی حل نمیشه و تا الان هم که اینجور متوجه شدم هیچ کس هیچ کس به دادت نمیرسه وقتی کمک میخوای ... نمیخوام بگم که این دوستان که میبینی مگسانند دور شیرینی ، نه بابا این طورم نیست ولی من باید یاد بگیرم که هرچی هم با صدای خاموش فریاد بکشم و کمک بخوام هیچ فریاد رسی جز اون بالایی و زانوهای خودم که باید دستم رو بزارم روش و بلند شم نیست ... 

 

 

 

 

بعدا نوشت ۱ : دقیقا از اون موقعی که این مطلب رو نوشتم یک درصدم به کارام نرسیدم!!! فکر کنم من تصمیم نگیرم همینطوری کار کنم بهتر باشه

نظرات 1 + ارسال نظر
زهـــــی دوشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:28 ب.ظ http://Zohi-zendegi.blogsky.com

سلام مرموز عزیز
مرسی که به وبلاگم سر زدی
خوشحال میشم بیشتر بهم سر بزنی
راستی من لینکت میکنم
ی سوال چرا حالا مرموز؟؟

داستان داره زهی جوون ، تعریف میکنم یه بار سر فرصت

باعث افتخار بندس!! منم لینکت کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد