مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

ای خدا .... چرا اینجوری شدم

کاش میدونستم چی شد که اینطوری شد؟  وقتی به گذشته نگاه میکنم به خودم میگم این من بودم؟؟ واقعا من این کارو کردم؟ پس چرا الان نمیتونم ... مگه میشه عرض یک ماه یک نفر 360 درجه تغییر کنه ... همه اون اصولی رو که میدونست درسته اطمینان داشت بهشون زیر پا بزاره حتی اعتقادم دیگه نداشته باشه ... 100 درصد میدونم که تو اشتباهم تو یک مسیر غلط ... ولی انگار ادبار بهم رو کرده ، انگار طلسم شدم


دیشب شب قدر بود :       من دعای جوشن کبیر رو برداشتم به ده که رسیدم دیدم که نمیتونم اصلا، بستم گذاشتم کنار ... خیلی سنگینم خیــــــــــلی 


گفتم سوالم رو از یکی از کارشناسهای پاسخگوهای آنلاین دینی بپرسم ... بهش میگم من نمیدونم چرا اینطوری شدم حتی نماز نمیتونم بخونم میگه یعنی چی دو رکعت نماز انقد سخته؟؟

درکم نکرد ، نه دو رکعت نماز انقد سخت نیست ... وضو می گیرم سجادمو پهن میکنم اما اصلا نمیتونم پاشم و نماز بخونم ... شاید هیچ کس منو درک نکنه ، شاید پیش خودتون بگید چه مسخره ، ولی باور کنید خیلی بده ، احساس یک تیکه سنگ رو دارم


ای خدا .. چرا اینجوری شدم

نظرات 5 + ارسال نظر
میم. جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 12:28 ق.ظ http://i-am-mim.blogsky.com/

باورت دارم و درکت میکنم... فقط خواستم بدونی فقط تو نیستی که اینجوری شدی...

نادم جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 02:12 ق.ظ http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

هیچکس نـفهمیـــــد که « زلـیخـــــــا » مــَـــــــــرد بـود ..! میــــدانی چــــــــــــرا؟؟ مـــــردانـــگی میــخواهـــــد مــــــــانـدَن، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزَنــد

آقای نادم ، به خودت بیا

زهی جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 09:17 ب.ظ http://Khoone-E-Man.blogsky.com

سلام
مرموز جونم
میتونم خوووب درکت کنم باور کن
خیلی آدما خیلی وقتا اینجوری میشن
همین که ی تلنگری برات شده خودش کلی می ارزه
ی یا علی بگو به حق این شبا دستتو میگیره

سلام، ممنون زهی جونم... التماس دعا

زری دوشنبه 30 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 12:21 ب.ظ http://asemam-abri.blogsky.com/

مثلا الان بگم باورت دارمهمه جی حله؟یا اگه بگم عزیزم منم این حالو داشتم تو راضی میشی؟
نه عزیزم حال ما ادما مال خودمونه من تا به حال اینجور نشدم شاید من خیلی از تو سنگترم که تموم اوقات مسلمونیم همونماه رمضونه و نمازام همون یک ماه تداوم داره...شاید من خیلی بدتر از تو ام و سنگ تر از تو که تلنگرتو دلم فقط نیم ساعته...ناراحتی داره اره داره به نظر من های های گریه کردن داره باید ساعتها نشستو گریست..من امیدم به اینه که روزی درست میشم ..و این جور راضی ام دیگه

نمیدونم ، امیدوارم هیچ کس اینطوری نباشه ...

ان شاء الله

علیرضا بابایی پنج‌شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1403 ساعت 03:04 ق.ظ

بعد از گذشت ده سال مرموز جان

حالا حالت چطوره؟ بهتره؟

دیگه برام مهم نیست حتا دغدغه ام هم نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد