مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

چی میگفتم؟

پریروز بود،  درد و دل کرد هی دلداریش دادم،  صبر کن توکل کن اعتماد کن،  زندگی بالا و پایین داره 


دیشب بهم گفت : پست برق آتیش گرفته صورت داداش سوخته ...  چی باید میگفتم؟ میگفتم امتحان الهی،  قضا بلا چشم زخم؟ 


خودم خسته شدم انقدر از این حرفا بهش تحویل دادم،  الان یه ماهه همینارو بهش میگم..  دلم میخواست به جای حرف زدن کنارش بودم


دیشب واقعا کم آورده بودم،  میخواستم چیزی بگم که آرومش کنم اما نتونستم..  



نظرات 1 + ارسال نظر
بمب هیدروژنی شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 01:19 ق.ظ http://hydrogenbomb.blogsky.com/

چقدر وحشتناک :|

آره متاسفانه واقعا وحشتناکه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد