مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

حق

نوشتن همون چند خط تا امروز طول کشید. ده بار خوندمش ، به نظرم بی مشکل می اومد. فرستادم. جونم به لبم رسید تا دید. اما جواب نداد . خودمو دلداری دادم: مهم اینه که دید. یک ساعتی گذشت جواب داد مثل همیشه محترمانه اما خبری از اصل کاری نبود . همین جواب کوتاه محترمانه آتیش عذاب وجدانمو بیشتر کرد. حسابمون رسید به قیامت ... حسابمون رسید به مو رو از ماست کشیدن. ترسیدم؟ خیلی! . حق الله نیست که خودم دلداری بدم به کرمش ،حق الناسه. 



خدایا بهم فرصت جبران بده...   بهم راه جبران رو نشون بده

 

=========================================

بعدا نوشت : به مامانم نشون میدم میگم ببین فلانی برام گل فرستاده!  میگه خوبه دیگه بیکار شدی گیر میدی به پیر و پاتال ها!  الان دقیقا باید بخندم یا گریه کنم؟ 


2. واقعا اخلاق بعضیا خنده داره،  تا میفهمن کمی ناراحتی تا ته ماجرا رو در نیارن ول کن نیستن بعد که میفهمن قضیه چیه،  راهشونو میکشن و میرن!  خیالشون راحت میشه انگار! 


3. مرگ حقه