مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

مرده متحرک

احوالاتم آرومه ، اما نه آرامشی که همه دنبالشن. نمیدونم چرا یه خورده منگم! تو ادراکاتم تاخیر افتاده. به خودم میام میبینم یک ساعت داشتم به یک موضوعی فکر میکردم اما هرچی فکر میکنم هیچی یادم نمیاد یا همش یادم میره چی کار میخواستم بکنم، امروز بعد چند روز خودمو تو آیینه دیدم : صورت آب رفته چشمای گود افتاده و کبود، موهای وز کرده و پریشون.

این حواسپرتیم نزدیک بود چند روز پیش کار دستم بده، تولد داداش کوچیکه بود ، با مامان رفتیم بیرون براش کیک بخریم. اومدیم از خیابون رد شیم، من محو عبور ماشینا شدم ، نمیدونم چند دقیقه گذشت و به چی داشتم فکر میکردم   ..با صدای مامان به خودم اومدم که میگفت نمیخوای از خیابون رد شی؟؟ منم یهو رفتم وسط خیابون ، مامانم به دنبالم ، یه ماشین با سرعت زیاد داشت میومد و ویراژ میداد . من اومدم سریع رد بشم که دیدم مامان نمیتونه بیاد، اصلا یادم رفته بود که زانوش درد میکنه ، سریع برگشتم پیش مامان. به طرز معجزه آسایی دو تا ماشین رو مویی رد کردیم! اگه ده سانت عقب یا جلو بودیم بین دوتا ماشین له میشدیم. خدا رحم کرد ..


تفریحمم شده موشک درست کردنو از پنجره پرتاب کردن، ذوق میکنم وقتی میبینم دو سه تا خونه اوونورتر فرود میاد. پدر با این تفریح سالم من هم موافق نیست ، میگه برات حرف درمیارن ، میگن برای پسر همسایه داری موشک میفرستی!! این مسخره ترین حرفی بوده که توی این ماه شنیدم.


دیگه ورزشم نمیرم.


نمیدونم اینا رو میخواستم اینجا بنویسم یا یه چیز دیگه ، بی فایدس ، یادم نمیاد ..

نظرات 7 + ارسال نظر
... چهارشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 09:36 ب.ظ

آی هواست کجاست درسته نیستم ولی تو امانتی تو مال خود خود منی سمیرا لعنتی هواست کجاست اگه موی از سرت کم بشه با شخص من طرفی میفهمی چی میگم آره آره ان گوشتو بکشم نشنیدم آره ...
ندای قلبت آرومم میکنه سمیرا مواظب خودت باش دختر
هنوزم دوست دارم

شادی جمعه 21 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 01:07 ب.ظ

راست میگه هواست کجاست
روز زن بر شما و مامان گلی مبارک.
ان شالله یه روز مادر بشی و بیام روز مادرو بت تبریک بگم



ان شاءالله با هم
منم این روز رو به شما، مادرتون تبریک میگم

سعیده جمعه 21 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 10:15 ب.ظ

این چی میگه؟
کیه؟ سمیرا کییه؟
من کجام؟

خط رو خط شده

زری شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 07:37 ب.ظ http://asemam-abri.blogsky.com/

اعتراف میکنم که اولین چیزی که میخواستم بژم اینکه اسمت سمیراس؟
یا جدا خط رو خط شده
با قضیه موشک پرتاب کردن کلی خندیدم ....حالا کلک واسه پسر همسایه نمیفرستی؟
اینکه فراموش میکنی که چیز عجیبی نیست همه اینروزا اینجورن باور کن

سلام عزیزم. جدا خط رو خط شده

دور تا دور ما پسر همسایس، باید کارخونه موشک سازی بزنم، هم مشکل کارم حل میشه هم تجرد

زری یکشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 07:40 ب.ظ http://asemam-abri.blogsky.com/

خوبه که یکی از همین پسرای همسایه میتونه کیس خوبی باشه
موشک بساز به جای منم پرتاب کن شاید فرجی شد

شما رو نمیدونم زری جون ولی من برای اینکه فرجی بشه باید سفینه هوا کنم

زری یکشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 07:49 ب.ظ http://asemam-abri.blogsky.com/

نه اینکه خیلی کنجکاو باشم اما خوب دوست داشتم ازت بپرسم اسمت چیه اما اتفاقی تو یکی از پستات که حرفای خاله زنکی بود دریافتم که مرضیه هستیدد شما و من خوشحالم که اسمتو کشفیدم


مرضیه یعنی زنی که مورد رضایت خداست. اسمی که هیچ وقت لایقش نخواهم شد.

آقایی پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:11 ب.ظ http://eshqh.blogsky.com/

سلام
عجب دنیایی دارید شما دخملا
بازم خوندم نگی نخوندم ....... عالی بود....
خدا همیشه یارت .... چشم بلا به دور

سلام. این مطلبش خیلی قدیمی بود. هیی یادش به خیر.. دوران خوبی داشتم قدرشو ندونستم.

مرسی که اومدید و خوندید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد