مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

اعصاب کشی

سلام علیکم.   

 

اول از خونه بگم که رسما اسباب کشی تموم شد ولی خوب اگه بگم اعصاب کشی بیراه نگفتم. فکر نکنم کسی مثل ما اسباب کشی کرده باشه. الانم هنوز هیچ کس رو به راه نیست و از صبح انرژی منفی تو خونه موج میزنه. خیلی خلاصه بخوام بگم اینکه مامان و دو تا داداشا اصلا این خونه رو دوست ندارند اما بابا عاشق این خونه است. منم که طبق معمول این وسطم و به سمت دو برادر و مادر متمایل تر. بابا هر کاری میکنه که ماها راضی باشیم اما فایده نداره. خونه کم جا که موبایل اصلا توش آنتن نمیده و اصلا نور نداره وقتی از خونه میری بیرون انگار از غار خارج شدی باید چشماتو جمع کنی تا نور اذیتت نکنه ، مسیرش به محل کار دو برادر به شدت دور و بد مسیره و شبی نیست که نیان و خونه و غر غر نکنن و حالا همه اینها قابل تحمل و شاید طبق مرور زمان بشه بهش عادت کرد اما سیستم گرمایش و سرمایش خونه کولر گازیه و پدر گرامی که هر لحظه در حال خاموش کردن برقاست نمیدونم چه فکری کرده که اینجا رو انتخاب کرده .  تو گرما داریم خفه میشیم و وقتی هم که کولر روشنه خشک میشیم!!! نمیدونم اما الان همش این زمزمه ست که به بابا بگیم این خونه رو بفروشه اما کسی جرئت گفتنشو بهش نداره. نمیدونم چی میشه آخرش ... 

 

دوم اینکه چند روز پیش رفتم سونو و اون کیست 4.5 سانتی شده 3.2 . ننتیجه رو بردم پیش دکتر زنان که گفت یعنی چی و  چرا از بین نرفته باید بری لاپاراسکوپی کلی هم دوباره آزمایش نوشت!!! من هم دست از پا درازتر برگشتم خونه و فرداش با مامان رفتیم یه دکتر دیگه . دکتر برگشت به من گفت سواد داری دخترم؟؟ منم گفتم بله ! گفت سه سانتو بهم نشون بده منم نشون دادم و گفت به نظرت عقلانیه که برای یک کیست ساده که نه جامد و نه خونیه ما لاپاراسکوپی کنیم؟؟ گفتم نه .. گفت پس بفرمایید به سلامت. گفتم دردایی که دارم چی ؟ گفت اون به خاطر کیست نیست و یه مسکن داد که برای اون درد استفاده کنم . همین .فقط داشتم فکر میکردم که من از فروردین تا حالا 266 هزار تومن ناقابلو ریختم دور فقط به خاطر اینکه دکتر توانایی تشخیص نداشته! حالا جدا از استرسایی که تحمل کردم. الانم فقط میمونه این تیرویید که آزمایشش برای 20 تیر هستش. امیدوارم ختم به خیر بشه اینم.

 

سوم هم اینکه دارم درس میخونم برای امتحان ، شاید تونستم کار بیابم!  

 

 

چهارم هم اینکه خیلی خیلی به دعاتون محتاجم. ان شاءالله اینترنتم درست بشه بتونم بیام بهتون سر بزنم.

نظرات 8 + ارسال نظر
n!k پنج‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 05:33 ب.ظ http://nikava.blogfa.com

من خوندم..


آرزو میکنم مشکلی نباشه ..

مرسی از حضورتون ، ممنون از دعاتون

شادی پنج‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:50 ب.ظ

سلام مرموز جان
امیدوارم همه چی برات به خیرو و خوشی تموم شه همیشه.
خوشحالم که اومدی و آپ کردی. دلم برات تنگ شده بود.
خبرایی که دادی همه خوب بودن بخصوص خبر آخر آخرت. سلامتی و شازیتو از خدا میخوام. ان شالله تیروییدت هم به خیرو خوشی بگذره. نگران نباش عزیزم
التماس دعا

سلام شادی جان. محتاجیم به دعا خواهر

منم دلم تنگ شده برات

هیچ نعمتی بالاتر از سلامتی نیست امیدوارم همیشه سلامت و تندرست و شاداب باشی عزیرم

لیلا جمعه 22 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:34 ق.ظ http://leyla-taraghi.blogsky.com

سلاااااااااام عزیزم خوشحالم دوباره می‌بینمت

خب دختر با این همه سختیه جابه جایی که میگی اعصاب کشی بوده تا اسباب کشی( البته بیراهم نمیگی چون خیلی طول کشید )باز زمزمه‌های فروش خونه رو راه انداختین مث اینکه بدتون نمیاد یه اعصاب کشیه دیگه
عزیزم برات آرزوی سلامتی و موفقیت دارم
و در مورد تشخیص بعضی مثلا دکترا که مردمو چطور الکی حرص میدن که نگو که دلم بدجور ازشون پره..

ببخش خیلی حرف زدم

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام لیلا جونم

اعصابمونو کشیدیم انداختیم دور خواهر ، بی اعصابیم الان
عزیزمی ، منم برات آروزی یک عالمه سلامتی و دل شادی برات دارم

دارم کم کم به این نتیجه میرسم که تعداد نسوان پزشکی که قادر به تشخیص باشند خیلی کمه ، حیف که دکتر متخصص زنان ، رجل پیدا نمیشه و گرنه من حتما میرفتم پیشش

مسافر شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 09:48 ب.ظ

سلام دوست عزیزم. خوبین؟
خداروشکر که دکتر گفته مشکلی نیست.

سلام مسافر جان. الحمدالله خوبم ، شما خوبید؟ دوست خوبم ممنونم که به یادم هستی

مسافر جان برای من آدرس وبلاگتو نمیزاری؟؟

مسافر یکشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:15 ب.ظ http://mosaafer90.blogsky.com/

ممنون. سلامت باشین. خواهش می کنم
آدرس وبم رو گذاشتم دوست عزیزم.

سلام عزیزم ممنونم

مسافر یکشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 04:20 ب.ظ http://mosaafer90.blogsky.com

یه نکته ای به ذهنم رسید،
اینکه یه خانمی میگفت کیست داشتم و دکتر گفته بود خیلی خطرناکه و بزرگه و ممکنه دچار پارگی بشه و باید همین فردا بیای عمل جراحی، میگفت منم نرفتم عمل و بعد از چند روز رفتم عطاری و یه جوشونده داد و روزی سه بار دم کردم و خوردم، میگفت دوباره رفتم سونوگرافی، گفتن شما مشکلی نداری اصلا و نیاز به عمل جراحی نیست.
نمیگم به توصیه های دکتر بی توجه باشیم. نه.
میخواستم بگم گیاه پزشکی و عطاری ها، خیلی میتونن مفید باشن.
یه خانمی هم میگفت یه مشکلی داشته، با عسل درمان کرده بود.
اون خانم اگه جراحی می کرد شاید بعدا دوباره کیست برمیگشت و معمولا هم برمیگرده و با یه داروی گیاهی ساده خوب شده.
و یکی از فامیل هامون تو کیسه صفراش سنگ داشت و باز دکتر گفته بود باید عمل کنی، از عرقیات گیاهی مصرف کرد و بدون نیاز به عمل جراحی خوب شد، دکتر خودشم تعجب کرده بود.
بازم یادآوری می کنم، منظورم این نیست که به توصیه های دکتر بی توجه باشین.
این کامنت رو با صلاح دید خودتون تائید کنین. اگه صلاح ندونستین تائید نکنین.

مسافر عزیزم ممنونم ، خیـــــــــــــــــــــــلی خیــــــــــــــــــلی

واقعیتش من به شدت علاقه مندم به طب سنتی و خیلی هم استفاده میکنم و یکسال گذشته که درحال مصرف داروهای گیاهی بودم یه دونه قرص شیمیایی هم نخوردم اما امسال یه خورده تنبل تر ، ضعیف تر و بی حوصله ترم.
ولی واقعا الان که این موضوع رو برام یادآوری کردی ، به نظرم بهتره دوباره یه عطاری خوب پیدا کنم برم و درمان گیاهی رو شروع کنم البته باید دوره این قرصها هم تمومه بشه.

بازم ممنونم دوست خوبم از وقتی که گذاشتی حتما به توصیه ات عمل میکنم عزیزم

زری یکشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 08:27 ب.ظ http://asemam-abri.blogsky.com/

سلام یک خسته نباشید جانانه...
من کیستی که داشتم 4 سانت بود و پی یک دوره مصرف قرص کتوکنازول خوب شد اما به تخمدان پلی کیستیک معروف شدم در صورتی که کیستی در کار نبود فقط تنبلی بودو تنبلی

سلام زری جان، ممنونم عزیزم. انگار خستگی توی استخونام مونده زری جون دلم یه مسافرت مشت میخواد .
منم خیلی خیلی کیست داشتم تو زندگیم اما کیستام معمولا با یکدوره قرص خوردن خوب نمیشه و حتما باید سه دوره بخورم نمیدونم چرا؟؟

امیدوارم جفتمون هرچه زودتر از این تنبلی نجات پیدا کنیم

مسافر یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 06:01 ب.ظ http://donyayeman44.blogsky.com/

سلام. خوبین؟ وقت بخیر.
منتظر پست جدیدتون هستم.

سلام عزیزم، روزهای گرم تابستانی ات به خیر. الحمدالله خوبم .
بهانه ای میخوام برای نوشتن، فعلا مسافر جان اسیر روزمرگی شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد