مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

اشک ممنوع

[سلام، همین اولش بگم که اومدم خودمو اینجا خالی کنم پس این نوشته پر است از انرژی های منفی... خواستم رمز دار کنم اما حالشو ندارم!]


امروز روز زیارتی آقا امام رضا بود ( نمیدونم چرا الان اشکام سرازیر شد!) بیخیالش میریم سر موضوع بعدی!

امروز کار کردن من با مانیتور فاجعه بود.. واقعا دیگه غیرقابل تحمل شده بود نمیتونستم کار کنم و یک عالمه کار هم داشتم! چشمام تار میشد با عینک و بی عینک! اصلا فرقی در وضعیت من نداشت کار به جایی رسید که یکی از بچه ها مانیتور منو عوض کرد و گفت شاید مشکل از مانیتور باشه! اما مشکل مانیتور نبود .. مگس پرونهای چشمم هم زیاد شده بود یهو یادم افتاد نکنه مشکل شبکیه است؟؟؟ قلبم ریخت!  بعد از کار زودتر اومدم رفتم دکتر شبکیه نزدیک خونمون اما رفته بود از اینجا... یهو یاد دکتر مادربزرگم افتادم ولی خوب دکتر شبکیه نیست اما پیش خودم گفتم دکتر که هست! رفتم توضیح دادم مشکلمو، عینک رو هم بهش دادم چشمامو معاینه کرد و گفت دخترم چشمات دید 10/10 داره مشکی نیست ،سالمه از نظر من ،این عینکم نزن!!! گفتم آقای دکتر اما من اصلا نمیتونم کار کنم چشمام همش تار میشه.. گفت احتمالا غدد اشکیت چربی گرفته!!!!!!!!!!!!! یاد سه قطره اشک دیشب افتادم اما خوب مگه میشه گریه نکرد؟؟؟ دوباره اصرار کردم گفت دوباره بشینم پشت دستگاه این دفعه با دقت و طولانی تر معاینه کرد و گفت بقایای جنینی رو توی چشمات میبینم اما مهم نیست! ( منظورش همون مگس پرون بود به گمانم! تا حالا همچین اصطلاحی رو نشنیده بودم!) بعدشم یه قرص نوشت و گفت بزار انحراف چشمتم ببینم .. اونم دید و گفت هست اما کمه ... نظر نهاییش این بود که عینک نزنم چشمامم مشکلی نداره و سالی یکبار چکاب کنم ..

اومدم خونه و نشستم ، فقط داداش کوچیکه خونست ... به ساعت نگاه میکنم اما نمیبینم!! تار شده!! به دستام نگاه میکنم میلرزه! ستون فقراتم خواب رفته!! فکرای بد میاد تو سرم ... باید برم دکتر مغز و اعصاب ! همین ...


دست گلمم امروز به بار نشست.. قضیه سرویس رو اینجا گفته بودم؟؟  فکر کنم گفتم!  دو کلمه ای که نتونستم تو دهنم نگه دارم شاید باعث بشه یک مرد با چند تا بچه از کار بیکار بشه .. من چه جوری باید طلب عفو کنم اون وقت ؟؟؟ برگردیم به اولین جملم ... چه جوری انتظار داشته باشم که آقا بطلبه منو؟؟ آخرشم به اشک ختم شد.


نظرات 4 + ارسال نظر
بانوووو دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 07:21 ب.ظ http://kajeshisheei.blogsky.com

سلام.
ان شاالله همه چی درست میشه از اقاامام رضاع کمک بخواین

سلام بانوووو جان.. منتظرم.. میدونم آقا رئوف هستند.. من رو سیاهم

لیلا دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 08:21 ب.ظ

ببخشید لیلاخیلی خواستم موج منفی ندم اما نشد

بیتا دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 09:03 ب.ظ http://sun.persianblog.sub.ir/

سلامممممممم.........خیلی ممنون از وب سایت خوبتون که فوق العاده عالیه....واقعا متشکرم....
99651

سلام، وب من عالیه؟ لطف دارید شما!
اون عدد چیه هی پایین پیاماتون میاد؟

گیل پیشی دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 11:50 ب.ظ

سلام دوستم. خوبی؟
فکر کنم مشکل چشم از استرسه. نگران نباش. دکتر که گفته چیزی نیست. پس الکی خودتو نگران نکن.

سلام عزیزم. فکر کنم همینطور باشه
نمیدونم گیل پیشی چرا انقدر از لحاظ بدنی کم آوردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد