ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دلم شور میزنه، ضربان قلبم بالاست. میترسم. از چی؟ نمیدونم.
دلم میخواد گریه کنم، اونم زار زار. صحنه تصادف مدام تو ذهنم مرور میشه
اینکه چطوری توی شرکت برم دستشویی، نماز، ناهار.. پامو چی کار کنم؟ نمیشه آویزون بمونه همش. همه رو ول کن پله ها رو بچسب!
شرکت دوباره برای یه دسته گل بزرگ فرستاده. هر کی ندونه فکر میکنه من اونجا مدیرم!
این روزها هم میگذره مرضیه جان.
:-)
در گوشی بگم یه چیزی؟
دیگه دلم نمیخواد برم شرکت.
انشالله زودتر خوب بشی
مرسی ناا ناا جان
ان شاءالله تن شما هم همیشه سلامت باشه
ان شاالله یکی دوهفته ای خوب میشه.
مرسی