مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

بهترین دوست من آن کسی است که عیوب من را به من هدیه دهد.


امروز واقعا از رفتارم خجالت کشیدم ، گاهی وقتا یه کارایی میکنم... آخه امروز مدیرمون تا منو دید گفت شما گیر جدید ندارید به من بدید. میخواستم بگم آخه من کیم که به تو گیر بدم.. شاید لحن صحبت کردنم بده که دیگران همیشه اینطور برداشت میکنند

دو نفر تو زندگی من دو تا جمله گفتند که خیلی خیلی توی رفتار من تاثیر داشت

اولیش پدربزرگ خدا بیامرزم که یه بار شکایت مارو به بابامون کرد و گفت: این بچه های تو وقتی با آدم حرف می زنند انگار دعوا دارند و من فهمیدم لحن صحبت کردنم تنده با اینکه خودم اصلا متوجه این موضوع نمی شم و اصلا قصدشو ندارم.

دومیش هم داداش بزرگه بود که یکبار وقتی داشت با مامانم صحبت می کرد به من اشاره کرد و گفت این بی احساس! و من تازه اون موقع وقتی به احوالاتم توجه کردم فهمیدم من موقع صحبت کردن با دیگران هیچ گونه عکس العملی از خودم نشون نمیدوم!!!!!!!!!! از اون موقع یه نیمچه لبخندو وارد چهرم کردم.


چه خوبه که کسی باشه که اینا رو به آدم بگه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد