مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!
مرموز

مرموز

خودمم هنوز خودمو نشناختم!

روز قبل

فردا بیمارستان تماس میگیره و میگه که چه ساعتی باید برم برای بستری.

یکشنبه هم عمل میکنم.

حالم خوبه، فقط انتظار سخته و اگه بگم استرس ندارم هم دروغ گفتم.

فکر اینکه هفته دیگه این موقع چه حالی دارم سخته و همش به حالم بعد از به هوش اومدن فکر میکنم.

یه چیزای مهم مثل پسوردها رو یادداشت کردم شاید دوباره دچار نقصان حافظه بعد از بهوش اومدن بشم در این زمینه سابقه خوبی ندارم.

دیگه همین حرفی نیست...

حلالم کنید... شاید این آخرین یادداشت این وبلاگ باشه.

فعلا...

نظرات 2 + ارسال نظر
گیل شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1398 ساعت 01:07 ق.ظ

ان شاالله بسلامتی این روزها هم سپری میشه

گیل شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1398 ساعت 10:09 ب.ظ

دوستم، الان بیمارستانی؟
ان‌شاالله با سلامتی و دل خوش، مرخصی بشی. برات دعا می‌کنم.

مرسی عزیزم اره الان بیمارستانم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد